نظارت و راهنمایی آموزشی

دانشجوی مدیریت آموزشی پردیس فارابی دانشگاه تهران

نظارت و راهنمایی آموزشی

دانشجوی مدیریت آموزشی پردیس فارابی دانشگاه تهران

بنده دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی مدیریت آموزشی در دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران می باشم و درس نظارت و راهنمایی آموزشی را با جناب آقای دکتر ابوالفضل بختیاری دارم این وبلاگ به دستور ایشان و به منظور آشنا کردن مخاطبان محترم با درس نظارت و راهنمایی آموزشی بنا شده است.
خواهشمند است با نظرات خود در پویایی هر چه بیشتر این وبلاگ سهیم باشید.

بایگانی
پیوندها

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

درس پژوهی

 

درس پژوهی توسط یوشیدا در ژاپن و سرکارآرانی در ایران مطرح شده است.

درس پژوهی الگویی برای بهسازی و باز اندیشی در فرهنگ آموزش و تدریس است. مربیان، مدیران، معلمان و کارگزاران  نظام های آموزشی به منظور اصلاحف بهبودف بهسازی آموزش_یادگیری و تدریس روش های مختلفی را بکار گرفته اند، یکی از روش های موفق "درس پژوهی(تدریس پژوهی)" است.

درس پژوهی مشتمل بر3مرحله طراحی، اجرا و ارزیابی است. به این معنا که معلمان در مرحله اول در فرایند مشارکتی به تفکر و طراحی موضوعی مشخص می پردازند وسپس در مرحله بعد آن را در یکی از کلاس های درس اجرا میکنند و در نهایت نیز به ارزیابی آن می پردازند و تاثیرات و نتایج آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. آنچه بیش از همه در سراسر این فرآیند جلب توجه می کند مشارکتی بودن فعالیت ها در مراحل مختلف طراحی اجرا و ارزیابی است.

پژوهش مشارکتی معلمان در کلاس درس ذر واقع اثربخش ترین نوع پژوهش در حین عمل است.

در این الگو فرایند تغییر و تحول و بهبود و بهسازی عمل تدریس از کف کلاس  در س شروع میشود، معلمان با همکاران(همتایان) خود به بازاندیشی عمل تدریس می پردازند، از هم یاد می گیرند و به هم یاد می دهند.

خلاصه ای از ارائه ام از کتاب  تدریس پژوهی در کلاس نظارت و راهنمایی آموزشی در حضورهم کلاسی ها و  استاد عزیز و ارجمندم جناب دکتر بختیاری که مطالعات میدانی بسیاری را در زمینه آموزش و پرورش ژاپن انجام داده اند.

منبع:بختیاری، ابوالفضل و مصدقی نیک، کبری(1394). تدریس پژوهی یا درس پژوهی. انتشارات آوای نور

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۳:۵۷
ف.میعاد علی پور

سرپرستی اجتماع یادگیری:

افراد در اجتماع این توانایی اساسی را یاد می گیرند که بعنوان یک انسان اجتماعی به تبادل تجارب هر روزه ی زندگی بپردازد. به عقیده ی گابارینو، مهمترین منبع برای بالا بردن سازگاری کودکان، برخورداری از توجه و محبت حداقل یک فرد بزرگسال  در یک رابطه می باشد. یک چنین رابطه ای به طور ایده آل بین والدین و کودک وجود دارد. تجربه ی یک چنین ارتباطی با بزرگسالان دیگر مدرسه، تنهابه رشد سازگاری کودک کمک می کند. در چنین رابطه ای است که کودک اعتماد را می آموزد. در آنجا است که  رفتارهای بنیادی انسانی  شامل توجه کردن، گوش دادن، احساس همدردی کردن،و نیز تجارب وابستگی متقابل و تفاهم را می آموزد.

علاوه بر این تجارب دوستی و همکاری با کودکان دیگر را می آموزند و حس خودکارآمدی آنها نیز به رشد خود ادامه می دهد.

آموزش برنامه درسی اجتماع در مدارس بصورت زیر انجام  میگیرد:

ایجاد و حفظ قوانین و اصول اخلاقی، ارجاعات مرتب به ارزش های اصلی مدرسه، مشارکت هر روزه ی تیم های دانش اموزان حل بحران؛ فعالیت های نمایندگان دانش آموزان  یا انجمن دانش اموزی یا فعالیت های خدمات اجنماع که از سوی مدرسه حمایت می شوند؛برنامه های برادر بزرگ ،خواهر بزرگ برنامه های آموزشی همسالان بابه نمایش درآوردن مسایل دانش موزان به صورت درام؛ کمدی؛ موزیکال و نمایش هنری ؛ و نهایتا گروه های ویژه که به بحث و گفتگو پیرامون مسایل اجتماع مدنی می پردازند.آموزش برنامه ی درسی اجتماع در تمام فعالیت های جانبی برنامه درسی مدرسه نیز بطور صریح صورت می گیرد که این امر از طریق کار تیمی و تاثیر گذاشتن بر احساس عزت نفس و ارزشمندی افراد در مدرسه محقق می شود.

منبع: سرجیوانی توماس جی، استارات رابرت جی(1393) سرپرستی و نظارت آموزشی. مترجم،عبدالمحمد طاهری  و محمد شعبانی، انتشارات اوای نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۰
ف.میعاد علی پور

کلمه اقتدار به قدرتی اشاره میکند که به منظور تاثیر گذاشتن  بر نحوه ی فکر کردن معلمان و عملکرد آنها در مورد تدریس و یادگیری، استفاده می شود.

منابع اقتدار:

سیاست ها و فعالیت های  سرپرستی می توانند بر پایه  یک یا ترکیبی از چهار منبع اقتدار قرار گیرند:

اقتدار اداری :

که در قالب دستورات، قوانین، مقررات، شرح وظایف و انتظارات می باشد. هرگاه سیاست امور سرپرستی بر مبنای اقتدار  اداری باشد، آنکاه از معلمان انتظار می رود که یا عملکردی مناسب داشته باشند و یاباعواقب آن روبرو شوند.

اقتدار فردی:

که در قالب سبک رهبری، مهارت انگیزشی ، مهارت های روابط انسانی می باشد.اگر سیاست و امور سرپرستی بر پایه اقتدار فردی باشد،آنگاه از معلمان اتظار می رود که به شخصیت سرپرست ، محیط مطلوبی که ایجاد شده، و انگیزه های رفتار مثبت پاسخ دهند.

اقتدار حرفه ای:

در قالب تجربه، دانش حرفه ای تدریس، دانش پژوهش، و تخصص فردی است.هرگاه سیاست و امور سرپرستی بر پایه اقتدار حرفه ای باشد، آنگاه از معلمان انتظار می رود تا به اجتماعی شدن مشترک، اصول کاری پذیرفته شده، و تخصص نهادینه شده پاسخ دهند. دراقتدار حرفه ای پژوهش انچه را که معلمان انجام دهند تعیین نمی کند بلکه به آنها در مورد تصمیمات کاری خودآگاهی می دهد.

اقتدار اخلاقی:

که در قالب تعهدات و وظایفی است که ارزش ها، ایده ها، و آرمان های مشترک حاصل شده اند. هرگاه سیاست ها و فعالیت های سرپرستی بر مبنای اقتدار اخلاقی باشند، آنگاه  از معلمان انتظار می رود تا به تعهدات و وظایف مشترک و نیز وابستگی متقابل حاصل از این تعهدات مشترک، پاسخ دهند.

از میان انواع مختلف اقتدار، اقتدار حرفه ای و اقتدار اخلاقی  بهتر هستند، چرا که می توانند به لحاظ اخلاقی، افراد را به یکدیگر،کارشان، و مسئولیت  هایشان مرتبط سازند.

 

منبع:سرجیوانی توماس جی، استارات رابرت جی(1393)، سرپرستی و نظارت آموزشی.مترجمان، عبدالحمید طاهری و محمدشعبانی، انتشارات اوای نور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۴:۵۵
ف.میعاد علی پور

خاطره ای از یکی از روز های پر استرس دوران ابتدایی

من در مدرسه یکی ار روستاهای شهرستان بابل دوره ابتدایی ام را گذرانده ام .

مدرسه حیاط تقریبابزرگی داشت  که اطراف آن درخت های کاج بلندی داشت...و کلاس ها پشت سر هم، کنار هم  و بدون راهرو بودند، یعنی به محض باز کردن در کلاس در حیاط مدرسه بودیم....مدرسه ما مختلط و من و یکی از همکلاسی های پسرم نماینده های کلاس بودیم.

وظیفه ای که معلممان برای ما تعریف کرده بود علاوه بر ساکت نگه داشتن بچه ها این بود که قبل از امدن ایشان باید هر روز تخته سیاه را تمیز می کردیم، تخته پاک کن را میشستیم، گچ رنگی و دفتر نمره را به کلاس می آوردیم....

بیاد می آورم روزهایی را که قرار بود بازرس از اداره به مدرسه بیاید................

مدرسه از همیشه تمیز تر و معلم و مدیر از همیشه موظف تر بنظر می رسیدند....از روز قبل سر صف اعلام می کردند که فردا لباسهایتان باید شسته، تمیز و اتو کرده، ناخن ها کوتاه و موها (بخصوص پسرها) کوتاه، مرتب و شانه زده باشد..

صبح روز بعد بچه ها بصورتی غیر عادی ارام بودند و شیطنت همیشگی شان را نداشتند.....بازرس به تک تک کلاس ها می رفت و علاوه بر اینکه وضیعت کلاس را مورد بررسی قرار میداد و فعالیت های معلمان را زیر نظر داشت، سوال هایی را هم مطرح می کرد که ما باید به ان جواب می دادیم..وقتی بازرس مشغول پرسیدن سوال بود معلم یا مدیر پشت سر بازرس قرار می گرفتند و با ادا اطوارهایی که در می آوردن سعی در راهنمایی ما در جواب درست دادن، داشتند، که البته تقریبا همیشه جواب عکس می داد چرا که آنها با رفتارهایشان استرس خود را بشدت به ما منتقل می کردندو ما چیز هایی را که بلد بودیم هم فراموش می کردیم.....

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۲
ف.میعاد علی پور