نظارت و راهنمایی معادل کلمه"supervision''است که در اصل از لغات لاتین"super"به معنای بالای سر و در بالا و "vider"به معنای مواظب بودن، بر کسی نظارت کردن، مراقبت کردن و دیدن ومشاهده کردن ترکیب شده است.در فرهنگ فارسی عمید نظارت به معنای زیرکی و فراست، نظارت به معنای عمل ناظر و مقام او و مراقبت در اجرای امری وراهنمایی به معنای عمل راهنما و راه را نشان دادن به کسی، رهبری و هدایت آمده است.
در فرهنگ تعلیم وتربیت نظارت و راهنمایی چنین تعریف شده است:"کوششهای مسئولان منتخب مدرسه برای راهنمایی و هدایت معلمان و دیگر کارکنان آموزسی در اصلاح وضع آموزش و روش های تدریس که مستلزم تحریک رشد و پیشرفت حرفه ای معلمان، انتخاب هدف های آموزشی تجدیدنظر در آنهاست"(گود، 1973).مارکس واستوپس(1971) هر گونه فعالیتی را که عمدتا برای اصلاح آموزش در کلاس درس صورت گیرد در حوزه نظارت و راهنمایی آموزشی تلقی کنند.برتون و برواکنر (1955) نظارت و راهنمایی آموزشی را خدمت فنی-تخصصی می دانند که هدف آن مظالعه و اصلاح همه عواملی است که بر رشد و پرورش کودک اثر می گذارد و معتقدنداین کار وقتی به طور موثر انجام می گیرد که مبتنی بر همکاری گروهی باشد.
در متون کلاسیک تربیتی، نظارت و راهنمایی به معنای کنترل، هدایت، و ارزشیابی امور جاری به منظور بررسی عملکردها، و ناظر آموزشی به معنای کسی که مسئولیت نظارت بر کمیت و کیفیت انجام کار دیگران رابر عهده دارد آمده است.
نظارت در این معنا بیشتر جنبه ی اداری دارد تا آموزشی، یعنی نظارت بر فعالیت، عمل، فرایند یا کار به نحوی که از لحاظ کمی و کیفی در سطح قابل قبولی انجام پذیرد.نظارت و راهنمایی مفهومی عام و کلی دارد،بدین معنا که در همه ی سازمان ها و موسسات کاربرد دارد.
منبع:نیکنامی،مصطفی،(1390)نظارت وراهنمایی وآموزشی،نشر سمت
