آموزش قلب ها و اندیشه ها
آموزش قلب ها و اندیشه ها:
برای شناخت سرزمین خود ، باید سرزمین دیگری را شناخت»
سیمورمارتین لیپست
«ما در پی پرورش افراد نخبه و منحصر به فرد نیستیم. چرا که به زعم ما ، همه ی بچه
ها نخبه هستند و لذا معلم است که باید از هنر کشف و پرورش انها برخوردار باشد.»
مولف میگوید: در طول 14 سال گذشته بیش از 50 اموزگار مقاطع پیش دبستانی و ابتدایی ژاپن بین یک روز تا حدود 4 ماه اجازه دادند که در کلاس هایشان حضور پیدا کنم.
در این مدت با بیش از 90 معلم و مدیر ژاپنی مصاحبه کردم.
درباره ی دستاوردهای عظیم دانش اموزان ژاپنی چیزهای زیادی شنیده ایم اما هنوز درباره ی ریشه های توفیق انها چیزی نمیدانیم. ایا سالهای تحصیلی طولانی تری دارند؟ ایا تحصیلات عمومی انها متفاوتند؟
- مهدهای کودک در ژاپن ، به بازی های ازادانه کودکان و نه اجرای دستورهای کلاسی اصرار دارند. ان ها در مقایسه با همتایان آمریکایی بیش از 4 برابر وقت خویش را صرف بازی ازاد بچه ها میکنند.
-مدارس ابتدایی در ژاپن بیشتر بر مهربانی، رافت ، همکاری و استقامت در بین دانش اموزان اصرار دارند تا به کسب نمرات امتحانی.
-دانش اموزان ژاپنی ، حتی کلاس اولی هایشان از اختیارات بیش تری برخوردارند.انها همکلاسی هایشان را ساکت میکنند ، بگو مگوهارا رفع میکنند ، جلسات کلاسی را اداره میکنند و قوانین و فعالیتهای کلاسی را شکل میدهند.
-در دل زندگی مدارس ابتدایی گروههای کوچکی حضور دارند.دانش اموزان در گروههای 4 نفری یا بیشتر فعالیتهای هنری،علمی و نیز تقسیم غذا را انجام میدهد.
کودک محوری و تاکید روی بازی های ازاد بچه ها در مدارس پیش دبستانی ، بی هیچ
نظمی برای من معمایی ماندگار شده بود.
چگونه بچه هایی که به ایشان ان همه ازادی داده شده بود بعدها در دوره ابتدایی به دانش
اموزانی تبدیل میشدند که خود نظم دهنده بودند؟
دلمشغولی های اموزگاران ژاپنی نمرات امتحانی نمرات امتحانی بچه ها یا پاسخگویی به
سوالهایشان و یا طولانی تر کردن ساعتهای مدرسه نیست.بلکه انها به اهمیت و نقش
دوستی در یادگیری بچه ها و نیاز انها به بازی و این مهم که رشد عقلانی نمیتواند از
رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی ایشان جدا باشد می اندیشند.
خلاصه ای از پیشینه نظام اموزشی ژاپن
اموزش قبل از دبستان
هرچند تحصیلات اجباری در ژاپن در مدارس ابتدایی اغاز میشود ولی بیش از
90 درصد کودکان ژاپنی دوره پیش دبستانی را میگذرانند.
در ژاپن اموزش برای کودکان 5ساله بخشی از اموزش در پیش دبستانی است اما در
امریکا بخشی از برنامه مهد کودک است و اصرار بر توسعه مهارتهای درسی از سنین
5 سالگی به پایین در امریکا بیشتر از ژاپن است.
هر کلاس به طور متوسط 30 تا 40 دانش اموز دارد(البته با توجه به یک سری شرایط
هم اکنون نرمال تعداد دانش اموزان در هر کلاس 29 نفر گفته شده است)
مزیت: در جهت کاهش اقتدار بزرگترها و وابستگی بیشتر بچه ها به یکدیگر استفاده
میشود.
نظام اموزش ابتدایی در ژاپن
ویلیام کومینگر میگوید: مدارس ابتدایی گل سرسبد اموزش و پرورش ژاپن هستند.
این کشور در مقایسه با امریکا سهم بیشتری از تولید ناخالص ملی خود را در مقاطع 12
-
سال تحصیلی و مقدار کمتر انرا در اموزش دانشگاهی هزینه میکند.
بیش از یک صدسال دولتمردان ژاپنی به دوره اموزش ابتدایی به عنوان محوری سرنوشت
ساز در توسعه ملی نظر داشتند.
آری نُری موری
کشورژاپن باید از مقام سوم به مقام دومی در جهان برسد و از ان مرتبه به مقام اول
دست یابد و نهایت هدف نیز باید رهبری کل کشورهای جهان باشد. بهمین سبب بهترین
راه برای نیل به ان هدف والا صرف انرژی ملی برای ایجاد بنیادی مستحکم در اموزش
دوره ابتدایی این کشور است.
اموزگاران مدارس ابتدایی به ندرت در یک پایه چندین سال متوالی تدریس میکنند.زیرا
در ژاپن بر روی ثبات ارتباطی «معلم- دانش اموز» اصرار دارندو در حقیقت دانش
اموزان و اموزگاران برای مدت دو سال با هم هستند.
یکی از مزتهای این روش افزایش تجارب اموزگاران در پایه های مختلف ابتدایی
است.جابجایی معلمان را قادر میسازد تا مشکلات و مسایل همکاران خود را بهتر درک کنند.
دستاورد های علمی
در امریکا خلاقیت موجب موفقیتهای علمی میشود اما در ژاپن پشتکار و استقامت توفیق
علمی را موجب میشود.
دانش اموزان ژاپنی رقبای امریکایی خود را بیشتر در زمینه های درک مفاهیم علم و نه
شناخت مهارتهای پایه از میدان به در کرده اند.
اعتبار بالا و حقوق زیاد برای معلمان
اموزگاران از نظر احترام عمومی در ردیف نهم و هجدهم در میان 82 نوع شغل دیگر
قرار دارند.
اعتبار مدیران بیشتر از رؤسای ادارات شرکتهای بزرگ ، حسابداران دولت و نیز مؤلفان
بوده است.
حقوق معلمان ژاپنی اغلب بیشتر از درامد پاره ای از مشاغل است و افزایش سریع و
مستمر حقوق که با بالا رفتن سن هماهنگی دارد موجب دلگرمی اقتصادی برای ایشان
میشود.
نقش اتحادیه اموزگاران
موضوع شگفت اور دیگر نقش اساسی این اتحادیه در شکل دادن به اموزش کشور طی
40 سال گذشته بوده است که با قدرت در برابر سیاست های وزارت اموزش و پرورش
ایستاده است. این اتحادیه با وابستگی های فکری و سیاسی اش از خط مشی « دانش
اموز محوری» در اموزش شدیدا حمایت میکند و مخالف ازمونهای پی در پی و نتایج
حاصل از ان است.
تجربه مدرسه پیش دبستانی
برنامه های اموزشیطبق مطالعات بچه های 5 ساله نیمی از وقتشان را صرف بازی های ازاد و نیم دیگر را صرف فعالیتهای جمعی کلاس میکردند
50درصد بازی ازاد
14درصد فعالیت هنری یا کاردستی
8درصد اوازخواندن و رقصیدن و نواختن ساز
7درصد گردهمایی نظیر نشستهای کلاسی یا مدرسه
7درصد صرف ناهار
5درصد قصه گویی
5درصد تمییز کردن مدرسه و کلاس
5درصد فعالیتهای علمی
اهداف در اموزش پیش دبستانی
- پرورش و رشد ارتباطات بچه ها با یکدیگر
- شوق و تحمل برای یک زندگی گروهی
بازی و اموختن
در پیش دبستانی اگر چه اموزش مستقیم به ندرت صورت میگیرد اما به نظر میرسد که
بچه ها ضمن انجام فعالیتهای نامحدود و متنوعی که در جریان بازی های ازاد تعقیب
میکنند چیزهای زیادی نیز می اموزند.
نکته : در دوره پیش دبستانی که بر نقش محوری دانش اموز تکیه دارد انگیزه های
بیشتری برای اموختن و کسب موفقیتهای علمی وجود دارد و نیازی نیست که انها مورد
خطاب و دستور قرار گیرند و اصرار بر دوستی و همکاری بچه ها با یکدیگر زمینه
ساز جریان علمی خواهد بود.
اهداف اصلی در طول زندگی مدرسه ای کلاس اولی ها
دوستی و رفاقت : با شعارهای «بیایید با هم دوست باشم» «میخواهیم مهربان باشیم»
پافشاری و سماجت : در این نظام اموزشی به تلاش و پشتکار فرد در کسب مدارج علمی
وزن بیشتری میدهند درحالیکه امریکایی ها بیشتر بر توانایی و قابلیتهای فرد تکیه دارند.
تحرک و جوش و خروش: بچه باید رفتارهای بچگانه داشته باشد!
خودفرمانی(خودمدیریتی) : با شعار«نگاهبان مسئولیتهای خودتان باشید»
ویا اینکه میز هر دانش اموزی باید توسط خودش تمیز شود و...
اموزگاران و ارتباطشان با دانش اموزان
این ارتباط بطور نامریی معلم و شاگرد را به هم مربوط میسازد و به انها فرصت میدهد
تا احساس یکدیگر را درک کنند.حتی بسیاری از معلمان در نخستین روزهای سال
تحصیلی به خانه شاگردانشان میروند.
اموزگاران با استفاده از این مجموعه مAتفاوت و غریب اطلاعات که درمورد شاگردان
خود بدست می اورند درس ها را به نوعی به جنبه های شخصی بچه ها ارتباط میدهند.
اموزگاران و ارتباطشان با دانش اموزان
این ارتباط بطور نامریی معلم و شاگرد را به هم مربوط میسازد و به انها فرصت میدهد
تا احساس یکدیگر را درک کنند.حتی بسیاری از معلمان در نخستین روزهای سال
تحصیلی به خانه شاگردانشان میروند.
اموزگاران با استفاده از این مجموعه مAتفاوت و غریب اطلاعات که درورد شاگردان
خود بدست می اورند درس ها را به نوعی به جنبه های شخصی بچه ها ارتباط میدهند.
اهداف اموزشی در مقطع ابتدایی بر اساس اولویت
1-رشد شخصی دانش اموز
2-رضایت خاطر او
3-تفاهم درونی
4-مهارتهای او در روابط انسانی
5-کسب برتری های علمی
6-قابلیتهای حرفه ای
والدین و مدرسه
به همان نسبت که مدارس رفتارشان با دانش اموزان بردبارانه و صبورانه است در پاسخ
گویی به نیازهای والدین بی گذشت و ناشکیبا هستند.
مانند عدم دخالت والدین در امر تدریس و معلم
اماده سازی وسایل مورد نیاز دانش اموز
گروه کوچک کلاس
وجود گروههای کوچک ثابت است که هسته ی اصلی زندگی در اغلب کلاسهای ژاپنی
است. این گروههای کوچک واحدهای فعالی را برای اداره و مدیریت کلاس درس تشکیل
میدهند و در ایجاد یک شالوده ی عاطفی خانوادگی در بین بچه هاو نیز کمک به انها در
مسائل علمی و نیز رفع نیازهای اجتماعیشان نقش تعیین کننده ای دارد.
چگونه گروهها ثابت میمانند؟چگونه بچه ها ترغیب به همکاری میشوند؟
معلمان با دادن یک سری فعالیت که تنها بصورت گروهی مقدور به انجام ان است بچه ها را به یک همکاری صمیمانه فرا میخواند. کشیدن یک داستان مصور، انجام یک ازمایش و ...میتواند میان گروه همکاری ایجاد کند.
هنگامی که فعالیت گروه در انجام یک فعالیت به پایان میرسد و معلم از فعالیتها به خوبی
یاد میکند باعث میشود کل گروه حس رضایت از خود و همکاری که منجر به انجام
فعالیت شده است داشته باشند
منبع:لوئیس، کاترین(1393)آموزش قلب ها و اندیشه ها،ترجه: حسین افشین منش وشیده ایل بیگی طاهر، ناشر: مرکز ا نتشارات دانشگاه کمبریج